شهرسازی حقیقت گرا

پشت دریاها شهریست...

شهرسازی حقیقت گرا

پشت دریاها شهریست...

خدا پشت دریاها شهری دارد که به اندازه ی چهل روز طول می کشد تا خورشید آن را بپیماید ، و در آن مردمی هستند که هیچ گاه گناه نکرده اند و ابلیس را نمی شناسند.
« مجلسی جلد 54 ص 333 »
نویسنده:
حسین فتحی اکبری پور

طبقه بندی موضوعی
آخرین نظرات
نویسندگان
پیوندها

۱ مطلب در آبان ۱۳۹۹ ثبت شده است

قلب مطالعات شهری با نقد تپیده است.

شنبه, ۱۰ آبان ۱۳۹۹، ۰۲:۵۹ ب.ظ | حسین فتحی اکبری پور | ۰ نظر

باید بدانیم که شهر به طور کلی و بعد تر شهرسازی چه نیازی به نقد و منتقد دارند. شهر ذاتاً سنجش پذیر و قابل نقد است یا نیست. اگر هست ضوابطی بر آن حاکم است که با مراعات آنها به ثمر می رسد و در صورت تخلف از آنها منتهی به خطا می گردد. شهر اگر به خوبی و بدی سنجیده می شود، خوبی و بدی به چه سنجیده می شود؟ اگر شهر و شهرسازی سنجش پذیرند، ملاک ها برای نقدشان چیست و منتقد کیست؟
البته اگر بپذیریم که معنی نقد ارزیابی، ممیزی و قضاوت است پس ما همگی منتقدیم و دائما در حال نقد کردن. پیشتر نوشته بودم که « نقد کار همه می تواند باشد، لازم نیست تا آدم ها بزرگ شوند تا نقد کنند اتفاقا برعکس بهتر است از همان اول نقد کنند، نقد کار اساتید نیست، به هزار دلیل رعایت  و . . . » همین که الآن شما در وبلاگ " شهرسازی حقیقت گرا " هستید نقد شما از همه وبلاگ های موجود است. اینکه به مطالب این حقیر توجه بفرمایید یا نفرمایید نقد شماست. و این پرسه زنی و گردش های سقراطی ما شهر شناسان و شهر سازان، نقد راه و خیابان شهرمان است. اینکه برای همسایه یا همشهری ای که دوست داریم چه گلی را انتخاب کنیم نقد ما را از گل هاست. اینکه محله مان را دوست داشته باشیم یا دوست نداشته باشیم، اینکه من نقد این منتقد شهری را بخوانم یا نقد منتقد دیگر را، اشخاص – اساتید – نقد منتقدین است.

تفاوت های ذهنی، شکلی در زندگی ما بر اساس عمل به نقد ما از شهر ما است. البته نقد نیاز به دانش و تجربه دارد، برای پیشبرد دانش تجربه کردن ضروری است. در واقع عدم تکرار اشتباهات ناشی از همین تجربه کردن ( بخوانید عبرت! ) اما برای اینکه در عرصه شهری به تجربه برسیم باید عادلانه و با توجه به شرایط یک موضوع را نقد کنیم. تا زمانی که قضاوت های عادلانه و سنجش شرایط را در نظر نگیریم امکان کسب تجربه و امکان پیشبرد دانش وجود ندارد، حال بعد از نوشتن اینهمه نقد، نقد ما به طرح – برنامه – های شهری چیست؟ آیا معلوم است که اگر فلانی جای شهردار بود چه باید می کرد؟

ما همواره یک ترازوی عقلی همراه داریم که با آن پدیده های شهری را نقد می کنیم. این تعهد تخصصی ما شهر شناسان و شهر سازان به همین علم نامشخص (تا حدودی نامعلوم ) است که مشروعیت ما را برای دخالت در زندگی مردم ممکن می کند و تعهد عقلانیت در قبال این مشروعیت، نقد است. شاید از همین جهت است که قلب مطالعات شهری با نقد تپیده است؛ چه شهرسازی مدرن که نقدی به محیط مصنوع صنعتی بود، چه شهرسازی پست مدرن که نقدی بر شهرسازی مدرن بود.