شهرسازی حقیقت گرا

پشت دریاها شهریست...

شهرسازی حقیقت گرا

پشت دریاها شهریست...

خدا پشت دریاها شهری دارد که به اندازه ی چهل روز طول می کشد تا خورشید آن را بپیماید ، و در آن مردمی هستند که هیچ گاه گناه نکرده اند و ابلیس را نمی شناسند.
« مجلسی جلد 54 ص 333 »
نویسنده:
حسین فتحی اکبری پور

طبقه بندی موضوعی
آخرین نظرات
نویسندگان
پیوندها

واقعا مشکل کجاست؟ راهی شاید با تفکر گشوده شود

پنجشنبه, ۲۶ تیر ۱۳۹۹، ۰۸:۰۶ ب.ظ | حسین فتحی اکبری پور | ۰ نظر

وقتی به تک تک افراد نگاه می کنیم اینها آدمهای بدی نیستند، نه آنکه جای استادی را اشغال کرده و نه آنکه مدیر است، اینها همه اجزایی هستند که در یک کل نا منظم و در جایی نادرست قرار گرفته اند و احتمالا خیلی هم مقصر نیستند هرچند باید مسئول باشند اگر بتوانند! اگر امروز در همه عرصه ها همه چیز سر جای خودش نیست تقصیر تک تک مهره ها نیست بلکه شاید اینها هم در حد خود تلاش کرده اند، البته همین  تک تک افراد هم خوب و بد دارند اما گمان نمی کنم با تغییر اینها بتوان اوضاع را عوض کرد.

اینکه ما پا در هوا هستیم یا در جستجوی هویت هستیم یا در اثبات خود می کوشیم یا در حال توسعه هستیم همه و همه از جهات زیادی یک حرف هستند با بیانی مختلف، این حرف هم هرچه هست با بی نظمی که در جامعه ما عمیقا وجود دارد نسبتی دارد، البته این بی نظمی نه فقط جنبه های ظاهری آن است، این بی نظمی عدم تعریف نقش هاست مشکل میان ارزش ها و عقل را هم شامل می شود این بی نظمی همین است که چیزی سر جای خودش نیست، بی نظمی ظاهری را با چند تا پلیس می توان بهتر کرد اما بی نظمی خانه وجودی ما و بی نظمی معنوی شهر جمعی ما به این سادگی ها چاره ندارد.

برای اینکه بدانیم مشکل چیست بیایید بینیم چه چیز می تواند آنرا بر طرف کند، به نظر من اگر ایده و فکری داشتیم که حول محور آن حرکت می کردیم و یا فکری تضادهای موجود را راه فراری داشت اوضاع بهتر می شد، ما همه و همه فکر داریم اما منظومه افکارمان پاره پاره  و متضاد است، دچار تفرقه است، اگر این فکر بود  بر اساس نقدش پیشرفت می کردیم، اصلا جایی که فکر نیست چه هست! چه می توان کرد؟ جایی که منظومه فکریش از قانونی پیروی نمی کند جایی است که خیلی چیز ها ممکن است.

ما بی نظمیم چون نمی دانیم نظممان چیست نمی دانیم چون فکرش را نداریم! اما چرا فکرش را نداریم؟؟ باز هم به نظر من مشکل از آدمهایی نیست که قرار بوده تولید فکر کنند.... اما واقعا مشکل کجاست؟  نمی دانم اما نیک این را می دانم که  آنهایی که همین اوضاع را خوب می دانند یا کور هستند و یا مرض دارند! نمی دانم چه چیزی می تواند فکر را تولید کند؛

اما می دانم که امکان جمع حول فکر ممکن است چرا که حتی تفرقه مان هم تفرقه فکریست. . .

  • حسین فتحی اکبری پور

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی